سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خردها، پیشوایان اندیشه ها و اندیشه ها، پیشوایان دلها و دلها، پیشوایان حواس و حواس، پیشوایان اندام اند [امام علی علیه السلام]
اشک شور
درباره



اشک شور


نا آشنا
پیوندها
قطره و دریا
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
حیاط خلوت من
Smile of dream
* سجاده ی عشق *
Different.fdan
سجاده ای پر از یاس
یک دنیا آرامش
قرآن درمانی - طب اسلامی - طب سنتی
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
عشقستان اسماعیل ،درد دل با شهدا
کوثر ولایت
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
وبلاگ خودم
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
همه چیز از همه جا از همه کس
هدهد
بسیجی
ارمغان تنهایی
وبلاگ شیمی پور شمس
روانشناسی زنان و مردان
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
مرام و معرفت
از دبیرستان تا دانشگاه.........
تبیان
وبلاگ علوم پورشمس
امتداد2
*دلم برای چمران تنگ شده.*
کلبه دوستان
کاروجدان
ف الاسرار الصلاۀ __» -- نماز وصال --«__
اهر سرای من ، ائدولوژی جهانی
اشک شوق
بهترینهای دنیا
وبلاگ پور شمس
وبلاگ زمین انجیر کرمان
شهید قباد شمس الدین
شهید حاج قباد شمس الدین مطلق
زمین انجیر روستایی از توابع کرمان
رابر
شهید آصفعلی شمس الدینی
شهید احمد شمس الدینی
شهید سعدالله زمزم
مرکز نشر آثار استاد رحیم پور
جمکران
رهروان (اشک شور
تو چی فکر می کنی
ناگفته شهدا
قرآن آرامش جان
داروساز
یوسف زهرا
دفاع مقدس
عمو همه چی دان
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
روان شناسی * 心理学 * psychology
بخور زار
شاخه ی عشق
ir-software
سلام
شهادت

تمثیل درمانی

حکایت سقراط و مرد رنجیده
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود. علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم. جواب نداد و با بی‌اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم .
سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت :
خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .
سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می‌پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟
مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی‌شود .
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟
مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می‌کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .
سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار «می‌دانستی».
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟
و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟
بیماری فکری و روان نامش غفلت است. باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .و به او طبیب روح و داروی جان رساند. پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده .بدان که هر وقت کسی بدی می‌کند در آن لحظه بیمار است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط نا آشنا 93/1/13:: 9:42 عصر     |     () نظر


لوگوی ما