پيام
+
چاي تلخ
در حکمت 158 نهج البلاغه آمده: برادرت را با احساني که در حقش ميکني سرزنش کن و شر او را با بخشش به او برگردان. بعضي ها مثل «چاي تلخ» هستند هر کاري که با چاي تلخ ميکني بايد با آنها هم بکني. ما چاي را با قند يا شکر مي خوريم. امير المومنين علي عليه السلام مي فرمايند که اگر کسي تلخ بود شما با شيريني با او برخورد و صحبت کن. حالا بعضي ها بدتر از چاي هستند، قهوه هستند.
*ابرار*
93/1/14
باران اشک
هرچقدر هم که در قهوه شکر بريزيد شيرين نميشود اما قابل تحمل ميشود و تلخي آن قابل کنترل ميشود حتي اگر مثل قهوه باشد با او تلخ صحبت نکن و تلخ رفتار نکن. نگوييد که او بايد چوب بخورد. مگر نميخواهي که او دردش بيايد. اين کاري را ميگويم اگر انجام بدهيد او بيشتر دردش ميآيد. يعني وقتي کسي به شما لطمهاي زد، اگر شما به او خدمت کني شرمسار ميشود
باران اشک
او حاضر است که به او توهين بکني ولي اين کار را نکني. پس معلوم مي شود که سختي اين خيلي بيشتر است. لذا اميرالمومنين راه سرزنش کردن را به ما ياد ميدهد و مي گويد که اگر برادرت به تو آسيب رسانده سرزنش کن. حتي مي گويد که بالاخره برادرت است. اگر او به تو بدي کرده، تو به او خوبي کن. اگر به شما گفتند که فلاني هرجا مينشيند بدي تو را مي گويد، شما بگوييد که نه او انسان درستي است. شر او را با يک نعمت برگردن
باران اشک
يعني به تو سرايت نميکند.
اگر لباس شما چاک بخورد چاک آن را که بيشتر نمي کني بلکه آن را مي دوزي. اگر ميخواهي شر او به تو نرسد دهان او را ببند. سخن تلخ نخواهي دهانش شيرين کن. سعدي ميگويد که اگر کسي دهانش را باز کرده و دارد به شما فحش مي دهد، اگر يک شيريني در دهانش بگذاري ديگر نميتواند حرفي بزند
باران اشک
جواب خوبي را خوبي دادن سگ کاري است. جواب بدي را بدي دادن خرکاري است. اگر شما به الاغ يک لگد بزني او هم به شما يک لگد مي زند ولي جواب بد را نيکو دادن کار خواجه عبدالله انصاري است. يعني اين کار انسان است و اگر کسي بخواهد آقا باشد بايد يک کاري از خودش نشان بدهد. در حکمت قبلي داشتيم که اگر کسي به شما خوبي کرد شما پاسخ خوب تري به او بده. حالا مي گويد که اگر کسي بدي کرد شما به او خوبي کن