سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخاوت بى خواستن بخشیدن است ، و آنچه به خواهش بخشند یا از شرم است و یا از بیم سخن زشت شنیدن . [نهج البلاغه]
اشک شور
درباره



اشک شور


نا آشنا
پیوندها
حیاط خلوت من
قطره و دریا
بشنو این نی چون حکایت می کند
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
Smile of dream
* سجاده ی عشق *
Different.fdan
سجاده ای پر از یاس
یک دنیا آرامش
قرآن درمانی - طب اسلامی - طب سنتی
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
عشقستان اسماعیل ،درد دل با شهدا
کوثر ولایت
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
وبلاگ خودم
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
همه چیز از همه جا از همه کس
هدهد
بسیجی
ارمغان تنهایی
وبلاگ شیمی پور شمس
روانشناسی زنان و مردان
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
مرام و معرفت
از دبیرستان تا دانشگاه.........
تبیان
وبلاگ علوم پورشمس
امتداد2
*دلم برای چمران تنگ شده.*
کلبه دوستان
کاروجدان
ف الاسرار الصلاۀ __» -- نماز وصال --«__
اهر سرای من ، ائدولوژی جهانی
اشک شوق
بهترینهای دنیا
وبلاگ پور شمس
وبلاگ زمین انجیر کرمان
شهید قباد شمس الدین
شهید حاج قباد شمس الدین مطلق
زمین انجیر روستایی از توابع کرمان
رابر
شهید آصفعلی شمس الدینی
شهید احمد شمس الدینی
شهید سعدالله زمزم
مرکز نشر آثار استاد رحیم پور
جمکران
رهروان (اشک شور
تو چی فکر می کنی
ناگفته شهدا
قرآن آرامش جان
داروساز
یوسف زهرا
دفاع مقدس
عمو همه چی دان
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
روان شناسی * 心理学 * psychology
بخور زار
شاخه ی عشق
ir-software
سلام
شهادت

پژواک(کاسه چوبی)
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
پیرمرد با پسر ، عروس و نوه کوچیکش زندگی می کرد.
چشم هاش کم سو شده بودند و دست هاش لرزون.
همین هم باعث شده بود تا هر وقت غذا می خوره مقداری از اون رو روی زمین بریزه.
چند تائی بشقاب و کاسه بلوری هم از دستش افتاده و شکسته بود.
پسر و عروسش هم تصمیم گرفتند از اون به بعد واسه پدربزرگ سفره ای جدا بندازند تا
خودشون با آرامش بیشتری دور هم غذا بخورند.
و روزها همینطور پشت سر هم می گذشتند و جز نوه کوچولو کسی متوجه غصه پدربزرگ
و اشکی که موقع تنها غذا خوردن توی چشم های بی رمقش حلقه می زد نبود.
یه روز پدر و مادر دیدند که کوچولوشون داره تلاش می کنه تا با چوب و چسب چیزی بسازه.
پدر پرسید : پسرم چکار می کنی؟
و جواب شنید که :
می خوام دو تا کاسه چوبی براتون درست کنم که وقتی پیر شدید ازشون استفاده کنید.
پول هام رو هم دارم جمع می کنم تا دوتا سفره هم براتون بخرم و بتونید جدا از من و خانواده ام
غذا بخورید!
حرف و رفتار پسرک اونها رو حسابی تکون داد و همون شب دست های پدربزرگ رو گرفتند و
اونو سر سفره خودشون نشوندند و دلچسب ترین غذای عمرشون رو خوردند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط نا آشنا 92/11/22:: 7:38 عصر     |     () نظر

راهکارخلاصی از استرس کاری

شاید رها شدن از استرس و فشار کار غیر ممکن به نظر برسد اما چند دقیقه رهایی و آرامش می تواند به خوبی کارایی و احساس لذت و وضعیت سلامتی شما را بهبود ببخشد.
? مراحل زیر را در زمان مواجهه با استرس به کار بگیرید و آز نتایج آن بهرمند شوید.
1) چندین نفس عمیق بکشید اجازه دهید قفسه سینه و شکم شما در زمان دم گرفتن انبساط پیدا کنند. و به آرامی هوا را به بیرون برانید.
2) در شرایط برخورد با دیگران و شرایط بدی که هنگام کار پیش می آیند موقعیت را تغییر دهید می توانید از آن محل دور شوید حتی تا محل آب سردکن برای خوردن آب بروید این می تواند به شما کمک کند تا فکر خود را روی موضوع متمرکز کنید.
3) بخندید! این روحیه سبب می شود دیگران شما را به عنوان فردی قوی بشناسند. یکی از جکهای مورد علاقه خود را بخوانید یا برای دوستان خود تعریف کنید.دوستی داشتم که هر وقت لطیفه زیبایی می شنید، آن را یادداشت می کرد و برای خود دفتری پر از لطیفه های ناب فراهم کرده بود. و با آن دفتر نه تنها موجبات شادی خود بلکه سایر دوستان را هم فراهم می کرد.
4) از یک بازی رها کننده? استرس استفاده کنید. می توانید از حلقه های مینی بسکتبال دارت بورد ( پیکان و هدف ) استفاده کنید. این عمل اثر فوق العاده ای دارد.
5) چشمهای خود را ببندید و به یک موسیقی آرام ( دعا، نغمه پرندگان، نسیم، صدای امواج دریا و..) که مورد علاقه شماست گوش دهید.
6) خود را در یک تعطیلات زیبا در گذشته ها یا حتی در آینده تصور کنید یا یکی از موفقیتهای بزرگ خود را به خاطر بیاورید.
7) با همکاران خود محیطی سرگرم کننده بوجود آورید این به شما کمک می کند تا فشارها را تحمل کرده و هر روز صبح با علاقه بیشتری سر کار بروید.
? نکته : سعی کنید در مورد دیگران با دید مثبت قضاوت کنید و دنبال چیزی بگردید که محیط کارتان را دلپذیر تر کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط نا آشنا 92/11/14:: 8:17 عصر     |     () نظر

از مقامات  حضرت معصومه(س) که توسط امام باقر علیه السلام به آن حضرت نسبت داده شده است، «کریمه اهل بیت» بودن است. از مرحوم آیت اللّه العظمی سیدمحمود مرعشی نقل شده است که بسیار علاقمند بودم که به طریقی محل قبر شریف جده ام حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابم. برای این مقصود، ختم مجربی انتخاب کرده و چهل شب به آن مداومت کردم، تا شاید با این طریق، از محل مرقد شریف حضرت زهرا علیهاالسلام، آگاه گردم. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفتم. در عالم خواب به محضر امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام رسیدم، امام به من فرمود: «عَلَیکَ بِکَریمَةِ اهلِ البَیتِ؛ به دامن کریمه اهل بیت علیهاالسلام چنگ بزن.» تصور کردم که منظور امام علیه السلام از این جمله، حضرت زهرا علیهاالسلام است. عرض کردم: آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم که محل شریف قبر حضرت را دقیق تر بدانم و زیارتش کنم. امام علیه السلام فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه علیهاالسلام در قم است. سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده کرده است که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام برای همیشه برای همگان مخفی باشد. از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده و شکوه و عظمت مرقد حضرت زهرا علیهاالسلام را در قبر حضرت معصومه علیهاالسلام متجلی کرده است.

مرحوم سیدمحمود مرعشی رحمه الله وقتی از خواب برمی خیزد، تصمیم می گیرد که با اعضای خانواده خود عازم قم شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط نا آشنا 92/11/6:: 9:16 صبح     |     () نظر

حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم علیه السلام و مادر گرامى‏اش حضرت نجمه خاتون مى‏باشد، که بعد از تولد حضرت رضا علیه السلام به «طاهره‏» ملقب گردید.

بنابراین حضرت معصومه علیها السلام با امام رضا علیه السلام خواهر و برادر ابوینى هستند. در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا علیه السلام به خراسان، حضرت معصومه علیها السلام بعد از یک سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایى که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت‏هاى زمان بود، عوامل حکومتى بنى عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتى طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضى عاملى در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند. حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. براى همین حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادى از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان‏» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گردید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط نا آشنا 92/11/3:: 4:59 عصر     |     () نظر


لوگوی ما